بازار نقل و انتقالات جلوهای از آشفتگی در فوتبال ایران است؛ آینهای که نشان میدهد اشتباهات اقتصادی، چه بر سر باشگاهداری در ایران آورده است.
فوتبال ایران در این بازار به شدت دچار فقر نیروی انسانی شده است و بازیکنان متوسط در مقیاس فوتبال ایران، قراردادهای بیش از ۱۰ میلیارد تا ۱۵ میلیارد تومان امضا میکنند. باشگاهها آنچنان آشفته اداره میشوند که بازیکن ساختن، موضوع فراموششدهای است و مدیریتهای کوتاهمدت، هر برنامهریزی بلندمدتی را در باشگاهها ناممکن کرده است. به جای تولید نیروی انسانی ماهر، از جمله بازیکن و مربی که در بازار جهانی قیمت داشته باشند و باشگاهها را صاحب درآمد کنند، بازیکنان متوسط در فوتبال ایران به قیمتهای جهانی دست یافتهاند و دستمزدهایی بیش از قیمت واقعی خود دریافت میکنند.
بزرگترین باشگاههای دنیا، در دوران شیوع کرونا از هزینههای خود کاستهاند، مبلغ قراردادها را کاهش دادهاند، و حتی با هواداران خود درباره دوران تازه اقتصادی شفاف حرف زدهاند، اما تیمهای لیگ برتر ایران با آغاز فصل نقل و انتقالات از چند برابر شدن مبلغ قراردادها خبر میدهند.
مایه تعجب است که در وضعیت اقتصادی امروز ایران، قیمت بازیکنان فوتبال حتی نسبت به فصل گذشته حدود ۲ برابر افزایش یافت و چند باشگاه که سهم بیشتری از بودجههای عمومی دارند، در امضای قراردادهای گزاف تردید نمیکنند.
در فوتبال ایران حتی راهاندازی تجهیزات کمک داور ویدیویی برای مسابقات ملی و باشگاهی مقدور نیست و این، فقط یکی از نشانههایی است تا بتوان دریافت بر اساس آن کیفیت «زیرساخت» را در فوتبال ایران دریافت. اما در همین وضعیت، قراردادهای ۱۵ میلیارد تومانی امضا میشود.
فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال، که خود در آن باشگاه وارد مذاکره با بازیکنان میشود، درباره ارقام عجیب قراردادهای بازیکنان گفته است: «واقعیتش را بگویم، اگر من با چشم خودم نمیدیدم و از طرف باشگاه با من مطرح میشد، باور نمیکردم.»
یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس، نیز سخنان مشابهی به زبان میآورد: «این را کلی بگویم که ما مشکلات مالی داریم و متاسفانه گریبانگیر تیم ماست و با توجه به شکایتهایی که داشتیم و مشکلاتی که وجود داشت، نتوانستیم آن طور که باید بازیکن بگیریم. با توجه به مبالغ بالای بازیکنان، خرید بسیار سخت شده و این تیمی که الان داریم تیم خوبی است و باید بتوانیم بچههای سال گذشته را حفظ کنیم و برای آنهایی که رفتند، جایگزین پیدا کنیم. بیشتر مشکلاتی که ما داریم، منشا آن بحران مالی است که در باشگاه وجود دارد.»
اما این گلههای مربیان را چندان نباید جدی گرفت، چون باشگاهها برای خرید بازیکنان به قیمت گزاف کوتاهی نمیکنند و در اقدامی علیه خود، مقدمات آسیبهای مالی بزرگتر را فراهم میکنند. استقلال و پرسپولیس با بدهیهای بزرگ که پرداخت آنها تقریبا ناممکن است، بدهیهای جدید خلق میکنند و سرنوشت اقتصادی باشگاه کماهمیتترین موضوع برای مدیران دولتی باشگاهها است.
قیمت بازیکنان و مربیان در فوتبال ایران با مقایسه کیفیت آنها، از قیمت جهانی بازیکن و مربی بیشتر است. قراردادهای ۱۰ تا ۱۵ میلیاردی چند مربی، بیشتر از بسیاری از مربیان در فوتبال اروپا است. قیمت بازیکنان در فوتبال ایران نیز با چند بازیکنی که میتوانند فرصت بازی در قطر و امارات پیدا کنند، سنجیده میشود، در حالی که هیچ شباهتی بین وضعیت اقتصادی فوتبال در قطر و امارات و ایران وجود ندارد. قطر زیرساخت برگزاری جام جهانی دارد، اما فوتبال ایران حتی چند دوربین در ورزشگاه آزادی ندارد که بتواند با اجرای کمک داور ویدیویی، بدون شک و شبهه، میزبان بازی ملی خود در راه جام جهانی باشد.
در فوتبال ایران به جای فراهم کردن زیرساختها، فقط پول برای خرید بازیکن وجود دارد و این برای ایجاد رضایت سطحی و روزمره بین جمعیت جوان هواداران است.
بسیاری از ارقام گزاف بازیکنان، در بازاری غیرواقعی ساخته میشود. بازیکنان بدون آن که پیشنهاد دیگری با این ارقام چند ده میلیاردی داشته باشند، در فضای رسانهای مطرحش میکنند و در نمایشی عجیب، به چنین قراردادهایی دست مییابند. در فضاهای خصوصی فوتبال ایران، بارها از مشارکت مخفیانه مدیران در این قراردادها سخن به میان میآید و چنین فسادی در فوتبال، چنان عادیسازی شده است که شاید حتی بیراه نباشد اگر بگوییم به عرف تبدیل شده است.
استخدام بازیکن و مربی خارجی جدید همچنان ممنوع است. فدراسیون فوتبال نمیتواند دراینباره مستقل تصمیم بگیرد و منتظر انتخاب وزیر جدید ورزش و جوانان است تا به جای فدراسیون فوتبال، درباره تمام مسائل فوتبال تصمیمگیری آغاز کند. وقتی همه باشگاهها یا دولتی هستند، یا شرکتهای دولتی و شبهخصوصی و زیرمجموعه وزارتخانهها بودجه آنها را پرداخت میکنند، فدراسیون فوتبال نمیتواند تصمیم حرفهای بگیرد و استقلال حرفهای فدراسیون برای اصلاح امور فوتبال، فقط در اساسنامه ارائه شده به فیفا و مصاحبههای مدیران به کار میآید، نه در امور عادی و واقعی فوتبال.
برای باشگاههای ایرانی، قوانین بازدارندهای وجود ندارد تا از خرید بازیکن بیشتر از توان مالی آنها، مانع شود. آنها با ولعی تمامنشدنی، بازیکنان را به هر قیمتی استخدام میکنند و سپس با شروع مسابقات، هر روز خبر از اعتصاب بازیکنان یک تیم میرسد که دستمزد خود را دریافت نکردهاند. فدراسیون فوتبال در مقابل باشگاهها قدرتی ندارد که از تخلفات مالی و بیتعهد بودن آنها جلوگیری کند. باشگاهها قوانین را به سادگی دور میزنند و نهادهای انضباطی هم با مصلحتاندیشی، تخلفات را نادیده میگیرند. چنین رفتارهایی در فوتبال ایران چنان ریشه دوانده است که اصلاح آن را اگر نه ناممکن، بسیار دشوار میکند.